mavara
mavara
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 مهر 1392برچسب:, توسط mansour |

«خلسه» حالت خاصي است كه انسان در آن مي‌تواند با ابعاد ماورائي و الهي‌ِوجود خود ارتباط برقرار كند. در اين حالت، توجه انسان از امور عادي و معمولي جدا شده، حركات ارادي بدن متوقف مي‌گردد، حواس فيزيكي پنج‌گانه غيرفعال مي‌شود و جسم فيزيكي فراموش مي‌گردد. همچنين در حالت خلسه بخش خودآگاه ذهن كنار رفته، ناخودآگاه هويدا و فعال مي‌شود. بخش ناخودآگاه ذهن انسان، بسيار تلقين‌پذير است، از اين حالت مي‌توان حسن استفاده – براي القاء معروفات - و يا سوء استفاده - براي القاء منكرات - نمود.
 بعضي خلسه را حالتي بين خواب و بيداري مي‌دانند، حالتي شبيه به چرت زدن، حالتي مانند گيجي، ماتي، منگي و كرخي؛ عده‌اي نيز معتقدند كه خلسه حالتي است كه مديوم‌ها در آن قرار گرفته، در اين حالت تحت تأثير نيروهاي ديگر مي‌توانند با ابعاد ماورايي ارتباط برقرار كنند.
 اختلال يا تغييرات موقت در سيستم عصبي، پريشاني وسيع روحي و اختلال در آگاهي نيز تعبير عده‌اي ديگر از حالت خلسه مي‌باشد. گروهي نيز خلسه را نوع خاصي از آگاهي به نام آگاهي برتر يا اَبَر آگاهي مي‌دانند.
 هر يك از تعاريف مذكور، از يك ديد و زاويه خاص به خلسه نگاه مي‌كند و بخشي از اين حالت را بيان مي‌نمايد، لذا هر يك از اين تعاريف به تنهايي ناقص بوده، كامل نيست.
 صرف نظر از تمام اين تعاريف، آنچه مهم است اينكه در حالت خلسه تلقين‌پذيري فرد افزايش مي‌يابد. به‌طوركلي بيشتر انسان‌ها تلقين‌پذير هستند، ولي درجات تلقين‌پذيري آنها متفاوت است. برخي درجات تلقين‌پذيري بسيار پايين و عده‌اي درجات تلقين‌پذيري بسيار بالا دارند، مابقي افراد نيز در حد واسط اين دو درجه قرار مي‌گيرند. عدة بسيار كمي نيز وجود دارند كه به‌طوركلي تلقين‌ ناپذيرند.
 تلقين مي‌تواند سبب اِعمال يك فكر و يا يك عمل گردد، يا يك فكر و يا يك عمل را در انسان تغيير دهد. اين اِعمال و يا تغييرات مي‌تواند مثبت و يا منفي باشد، نتايج حاصل از آنها نيز مي‌تواند خوب يا بد باشد.
 قابل ذكر است كه علاوه بر حالت خلسه، در هنگام شوك‌هاي جسمي، رواني و روحي نيز تلقين‌پذيري افراد افزايش مي‌يابد. براي مثال در شكست‌ها، موفقيت‌ها، غم‌ها، شادي‌ها، بيماري‌ها، مرگ عزيزان و… در اين حالت‌ها شخص به‌راحتي تحت تأثير حرف و عمل ديگران قرار مي‌گيرد، لذا تن به انجام اَعمالي مي‌دهد كه در حالت عادي تن دادن به آن غيرممكن است. اين اَعمال مي‌تواند مثبت (معروف) يا منفي (منكر) باشد. برخي جوانان در اين حالت‌ها تن به انجام منكراتي مي‌دهند كه براي خودشان نيز انجام آن غيرقابل باور است. لذا در اين حالت‌ها، جوانان و نوجوانان به مراقبت و مواظبت بيشتري نياز دارند و لازم است در اين‌باره اطلاعات و آگاهي بيشتري به آنان داده شود.
 خلسه از نظر عامل بوجود آورنده به چهار نوع خلسة تلقيني، خلسة مرضي، خلسة دارويي و خلسة محيطي تقسيم مي‌گردد. خلسة تلقيني با تلقين كلامي و غيركلامي حاصل مي‌شود. خلسة مرضي و خلسة دارويي به پزشكي مربوط مي‌گردد، ولي نوع خاصي از خلسة دارويي همان حالتي است كه در معتادان توسط مواد مخدر به‌صورت پست و نازل ايجاد مي‌شود.
 مصرف مواد مخدر سبب مي‌شود كه فرد در يك حالت خلسه قرار گرفته، از خود بي‌خود شود، محيط و اطرافيان خود را فراموش كند. به همين دليل براي آنان كه با محيط و اطرافيان خود مشكلات فراوان دارند بسيار لذت‌بخش است. بايد به اين دسته از افراد فهماند كه براي رسيدن به اين منظور، راههاي مثبت نيز وجود دارد و لازم نيست كه با توسل به مواد مخدر تمام زندگي خود را به آتش بكشند.
 خلسة محيطي به دليل غيرمعمول، غيرطبيعي و غيرمنتظره بودن محيط ايجاد مي‌شود. براي مثال اگر محيط بي‌نهايت زيبا يا بسيار ترسناك يا خيلي عجيب و غريب باشد، شخص از خود بي‌خود شده، كنترل خود را از دست مي‌دهد. كساني كه به‌صورت برنامه‌ريزي شده و سازمان يافته و حرفه‌اي جلسات فساد و منكرات تشكيل داده و جوانان را به اين محافل راهنمايي مي‌كنند، به‌صورت تجربي از اين حربه استفاده مي‌كنند. اين افراد محل فساد را آنقدر غيرمعمول، غيرطبيعي و بعضاً زيبا و جذاب مي‌كنند تا افراد به‌محض ورود خودبه‌خود وارد خلسه شوند، در اين حالت به هر درخواست و پيشنهادي تن داده، در برابر هر چيز تسليم مي‌شوند و هيچ مقاومتي از خود نشان نمي‌دهند.
 خلسه از نظر كيفيت به دو نوع مثبت و منفي تقسيم مي‌گردد. خلسة مثبت همراه با آرامش، نفس‌هاي عميق و شمرده و ضربان قلب آرام است. خلسة منفي با اضطراب، تنفس سطحي و تند، ضربان قلب تند و سريع، خشك شدن دهان، بعضاً سيخ شدن موهاي پوست و انقباض مثانه همراه مي‌باشد. خلسة مثبت بسيار مفيد بوده، با تكنيك‌هاي متافيزيك قابل حصول است و استفاده‌هاي فراوان دارد. خلسة منفي بسيار مضر بوده به‌صورت ارادي توسط شخص و يا در بيشتر موارد به‌صورت ناخواسته توسط ديگران براي شخص ايجاد مي‌شود و آسيب‌هاي فراوان به‌دنبال دارد.
 براي مثال حالت جذبه‌هاي خاصي كه به عرفا دست مي‌دهد، نوعي خلسة مثبت و عالي مرتبه است. اين نوع خاص از خلسه به‌دليل اشتياق فراوان به حضرت حق‌تعالي و در اثر اخلاص و معرفت حاصل مي‌شود. اين خلسه‌هاي عرفاني و الهي در كساني ايجاد مي‌شود كه مؤمن، عابد، زاهد و عارف باشند، هر يك از اين چهار مرحله پيش‌نياز و مقدمة مرحلة بعدي است و نمي‌شود بدون طي سه مرحله اول به مرحلة آخر - يعني عرفان - رسيد.
 در عصر جديد شاهد ظهور عرفايي هستيم كه بدون طي اين مراحل به عرفان رسيده‌اند! از ابتدايي‌ترين احكام دين بي‌اطلاعند! مدعي رفتن در خلسه و يكي شدن با خدا هستند! از همه جالب‌تر آنكه خود ادعا مي‌كنند كه عارف هستند! اين گونه افراد يا در توهم، گمراهي و بي‌خبري گرفتار شده‌اند و فكر مي‌كنند كه به‌جايي رسيده‌اند، يا خود نيز مي‌دانند كه خبري نيست و به‌جايي نرسيده‌اند و فقط دكاني باز كرده‌اند تا امورات دنيايي خود را سپري كنند. در هر صورت اين‌گونه افراد سبب انحراف ديگران به‌خصوص جوانان و نوجوانان آن هم به اسم معنويت مي‌شوند. خداوند تبارك و تعالي ما و ايشان را هدايت فرمايد(انشاءا..)



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: